عضو انجمن حسابداران خبره ایران یادآور شد: در سال ۹۲ حسابرس دولتی، در هنگام حسابرسی یک شرکت سیمانی که بدهی ارزی به صندوق توسعه و نظام بانکی داشت، این بدهی را با نرخ مرجع تسعیر کرد و این شرکت زیانده را با این روش سودده نشان داد، در حالی که زیان کلانی به همراه داشت، اما سازمان بورس و سازمان حسابرسی که هر دو بدنه دولت بود با مصلحتاندیشی از کنار این موضوع رد شدند و چراغ سبزی به شرکتهایی نشان دادند که حسابرسان دولتی بود.هشی تصریح کرد: سودی که از این طریق و از شرکتهایی که وضعیت مشابهی داشتند وارد بازار شد، استارت رشد شاخص در سال ۹۲ را زد. از سوی دیگر شرکتها که قرار بود بودجه ۹۲ را در اسفند ۹۱ بدهند در اردیبهشت و خرداد ۹۲ ارائه کردند و این موجب شد از لحاظ روانی امیدواری به آینده افزایش یابد، حتی آنها که زیان اعلام کرده بودند با اعلام تعدیل، سودهای کلانی را پیشبینی کردند که این موارد همزمان با روزهای آخر کار دولت قبل بود.
این حسابدار رسمی سپس گفت: این در حالی است که حسابداران رسمی، حسابهای شرکتها را در بخش تسعیر ارز با ابهام یا مردود اعلام کردند.
وی با انتقاد از عملکرد وزارت اقتصاد در دولت قبل تاکید کرد: بورس در چهار سال گذشته حیاطخلوت وزارت اقتصاد بود، زیرا سازمان بورس و سازمان حسابرسی که دو نهاد تاثیرگذار برای بازار بودند، دولتی بودند و از سوی دیگر بسیاری از شرکتهای تاثیرگذار در بازار، دولتی و معاونان وزیر عضو هیات مدیره آنها بودند بنابراین رعایت نکردن اصل استقلال بورس موجب رشد بیش از اندازه شاخص شد.
هشی سپس گفت: در تیرماه ۹۲ بسیاری از طرفداران دولت تدبیر، نگران شاخص بودند چون میدانستند رشد آن غیرعادی است و سقوط آن ممکن است در زمان شروع به کار این دولت باشد و به رئیسجمهور ضربه بزند. عضو انجمن حسابداری ایران افزود: متاسفانه در مردادماه ۹۲ رویه غیرمنطقی عدم تطبیق با استانداردهای حسابداری از سوی وزیر اقتصاد امضا و تبدیل به استاندارد شد که این موضوع در حال حاضر یکی از چالشهای بین حسابداران رسمی و سازمان حسابرسی است.
نگرانیهای بازار
هشی یادآور شد: در حال حاضر وزیر اقتصاد دولت تدبیر در بدنه وزارتخانه با معاونانی از بدنه دولت قبل همکار است و مادامی که با تفکرات قبلی وجود داشته باشد وزیر اقتصاد موفق نخواهد شد در حالی که موفقیت دیپلماسی خارجی دولت تدبیر و امید به دلیل کارآمدی بدنه وزارت امور خارجه و شخص وزیر است، اما طیبنیا یک وزیر تنها است که فقط یک معاون خود را انتخاب کرده است.
وی در ادامه به موضوع نرخ خوراک پتروشیمیها اشاره کرد و گفت: بازی با نرخ خوراک، بسیاری از سرمایهگذاران خرد را ترساند و موجب شد سهم خود را بفروشند اما آنها که اطلاعات داشتند این سهام را در کف قیمت خریدند و بعدها با قیمت بالاتر فروختند. از سوی دیگر اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها چه با شیب کم باشد چه زیاد، روی شرکتها تاثیر خواهد گذاشت و شرکتها ناگزیرند پیشبینی هزینههای آن را در بودجه خود بکنند بنابراین شاخص از این موضوعات تاثیر میپذیرد و کاهش فعلی شاخص طبیعی است.
وی درخصوص دخالت دولت در بازار بهمنظور متوقف کردن روند کاهشی گفت: بورس یک بازار تابع عرضه و تقاضا است و بورس کارآمد بازاری است که اطلاعات و امکانات آن به موقع و بهطور یکسان در اختیار همگان باشد و دولت نیز در آن دخالت نکند، اما اقتصاد ما یک اقتصاد دولتی و شبهدولتی است که بازار همواره هزینه دخالت آنها را میدهد. هشی درباره تزریق منابع بانکی به بورس توضیح داد: طبق مقررات بانک مرکزی که حاکم بر عملیات بانکی کشور است، حق سرمایهگذاری بانکها در املاک و سهام بر اساس نسبت کفایت سرمایه آنها است. وی افزود: بانکهای خصوصی باید پاسخگوی سهامداران خود باشند و نمیتوانند پولشان را در بورسی ببرند که زیان میدهد، بنابراین تابع دستور وزیر نیستند حتی به نظر من وزیر اقتصاد به بانکهای شبهدولتی مثل ملت، صادرات و تجارت هم نمیتواند تکلیف کند و تنها میتواند به بانکهایی مثل ملی و کشاورزی دستور بدهد.هشی اظهار داشت: بانکها در چارچوب عقود اسلامی باید به مردم تسهیلات بدهند و یک درصد از پول را متناسب با نسبت کفایت سرمایه که بانک مرکزی براساس مقررات «کمیته بال» تعیین کرده صرف خرید ملک یا سهام کنند. وی در پایان در پاسخ به این پرسش که «آیا صلاح است که دولت در بازار دخالت کند؟» گفت: دخالت دولت در بازار یعنی افزایش مطالبات مردم از دولت و در صورتی که بورس زیانده شود دولت باید پاسخگوی مردم باشد و نباید سرنوشت «صدرا» و نمادهای مشابه در بازار تکرار شود بنابراین دولت نباید تعهدات اضافی برای خود ایجاد کند.
منبع:دنیای اقتصاد
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0